نمیدانم.شاید از این است که باور کردم شرایط مقصر نیستند.باور کردم درد از بیلیاقتی من است و آسمان هم زمین بیاید پاهام لایق راه اباعبدالله نیست.
حانیه هم امروز کشیدم کنار و گفت حلال کن اسماء.هی پارسال میگفتی برایت تعریف نکنم و دلت را نسوزانم،احساس میکنم امسال آه تو مرا گرفته.خندیدم و چیزی نگفتم اما توی دلم گفتم لیاقت خودت سلب شده!به جمع بیلیاقت ها خوش آمدی!!
حتی دیگر بیتی که آقا هم میخوانند*ارامم نمیکند.یک چیزی فرای حسرت سال های پیش درونم شعله کشیده که خاموش شدنی نیست..
*گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم
بعد منزل نبود در سفر روحانی
+حتی به کسی التماس دعا هم نخواهم گفت...