این روزها کسی فیلم ِ زندگی‌م را روی دور تند گذاشته و من مثل همیشه نمیدانم که چه خواهد کرد با ما عشق! فقط می دوم تا از تصاویری که با سرعت میگذرند جا نمانم.

پاهایم دارند ذوق ذوق میکنند ، ترس، خوشحالی، ناراحتی، نگرانی و همه چیز در این روزهای پرسرعت به غایت خودشان رسیده‌اند و من نمیدانم کجا قرار است کارگردان بگوید" کات، خسته نباشید، یه استراحت میکنیم دوباره برمیگردیم." فقط امیدوارم در آنجا ، حال دلم خوب تر از امروز باشد نه بد تر.

الغرض ، التماس دعا به هر آن که این اتاقک را میخوانَد. شاید بعد از عبور از این روزها ، بعضی سکانس ها را مفصل تر ثبت کردم.علی الحساب مشغول بازی‌ام! تا ببینیم سرنوشت چه از جانمان میخواهد!تا ببینیم کارگردان سناریو اش چیست! تا ببینیم چقدر خوب بلدم از پس ِرُلَ‌م بربیایم! تا ببینیم!