اتاق

غریبوار،خوشا پر به هر کرانه زدن!
________________________________
یکبار صاحب‌اتاق،این اتاقک بیچاره را در ۸۵۸روزگی خراب کرد.بعد از چند روز دید خیلی دوستش دارد و دلش تنگ شده،دوباره راهش انداخت.حالا هم هیچ بعید نیست روزی دوباره خرابش کند.به هر حال فکر کرد شاید لازم باشد مهمانان این را بدانند!

قفسه ها

پیش‌نامه

جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۲۱ ق.ظ

سلام عزیزِ جان ِ مادر

حالت خوب است؟حکما خوب است. چون تو هنوز در بهترین نقطه ی عالمی . و اصلا چه خبر داری از این عالَم ِ بی سر و سامان ِ آشفته تر از همیشه ...

امروز یا حتی از چند روز پیش سرم برای نوشتن ِ برای تو پر از کلمه شده اما هنوز روی تن ِ سفید ِ این اتاقک ننشاندمشان.ابتلاء مادر.ابتلاء ِ امروز شدید بود و مادرت فرصت نکرد برات بنویسید.

اما به زودی خواهم نوشت ان شالله* ، این پست هم صرفا جهت این بود که یادم نرود! همین.دوستت دارم.قربان ِ تو.مادر ِ خسته و خواب‌آلودت

* من آنقدر ها حواس جمع نیستم، یعنی اصلا نیستم.اما این روزها اصلا "ان شالله" از دهانم نمی افتد.بس که "شاءَ" ی "الله" را بیش از هر زمانی در رگ به رگ ِ ثانیه ها میبینم، با کیفیت ِ اِچ دی!

 

  • ۹۹/۰۳/۰۹
  • | فاخته |