1ما برای این نیامده بودیم
2منو بشنو از دور
دلم میخواهدت
3دیگر از اینهمه سلام ضبط شده بر آداب لاجرم خسته ام
بیا برویم
4حتی دکمه های کیبورد هم کمکی به باریدن نمیکنند
5واژه ها خوبند.اثر دارند.جان دارند.قوی اند؛اگر بلد باشی!
6هشتاد و پنج روز دیگر مهلت تمام است
7خوشا بحال شما که شاعری بلدید
8هیچوقت گیر بهشت و جهنمت نبودم.خودت میدانی.فقط ترس قهر بودنت حالم را بد میکند.قهر نکن.ببخش.میبخشی.
9از یک جایی به بعد سیکل معیوب بغلت میکند.ولت نمیکند.اگر هم بکند خسته تر از آنی که بلند شوی
10مگر دختر بچه ها چقدر جان دارند؟
11کاش چشام جای کویر دریا داشت.جنگل داشت.گندمزار داشت.یا حتی سیاهی شب را.دیگر کویر دوست ندارم.دارم...ولی نمیخواهم
12اسما اسم قشنگی ست.حیف شد
13دخترم!دوست دارم باهات حرف بزنم.نمیدونم شاید برای همیشه عدم بمونی ولی من همیشه عاشقت بودم و هستم و میمونم
14ادمارو دوست دارم ولی حوصله شونو ندارم
15بغل میخوام .
16یعنی هنوز بابامید؟
17با چشماش چیکار کنم؟
18با پرچم سفید به پیکار میرویم
19هیژده هیچی نبود جز درد.هفده سال دروغ گفتنمان.
20این دست ها دیگر مث قبل گرم نمیشوند.
21دلم تنگه پرتقال من
22لطفا از من ناامید شوید.لطفا ولم کنید.لطفا بگذارید موهام را از ته بزنم و با یک دوربین و یک گیتار بروم فرانسه.لطفا نگویید اسماء!بگویید هوی!لطفا دلتان نسوزد از از دست رفتنم.لطفا برای طریقتان کس دیگری را انتخاب کنید.لطفا من را با قران و از این دست چیزها نشناسید.لطفا اسم کمال انقطاع را جلوی من نیاوردید.لطفا روضه های خودم را تحویلم ندهید
23پرنده بودیم کاش
یا پروانه
24تب کرده ام هذیان برایت مینویسم
25اتاق عزیزم.کاش سه سال و اندی ت را پاک نمیکردم.شاید حالا به کارم می آمدی.دریغ...
26یکی بیاید سروصدای این سر را خفه کند.ببندد دهان این شعر ها را.خاموش کند خواندن این آیه ها و دعاها را
27یک گوشه ای که هیچکس نباشد.حتی خودم!
28ولشون کن دیگه.همینام زیادی شدن