اتاق

غریبوار،خوشا پر به هر کرانه زدن!
________________________________
یکبار صاحب‌اتاق،این اتاقک بیچاره را در ۸۵۸روزگی خراب کرد.بعد از چند روز دید خیلی دوستش دارد و دلش تنگ شده،دوباره راهش انداخت.حالا هم هیچ بعید نیست روزی دوباره خرابش کند.به هر حال فکر کرد شاید لازم باشد مهمانان این را بدانند!

قفسه ها

با صدایی مغموم می گوید:

سه شنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۳۷ ق.ظ

"من 

کم شدم

به اشک قطره های خونِ در گلو 

و سرفه ها ..."

و بعد دوباره میگوید.دوباره و دوباره.چون من میخواهم.چون من دوباره و دوباره پخشش میکنم در گوشم،در قلبم،در جانم.


"...خودت خوبی؟"

  • ۹۸/۰۲/۱۷
  • | فاخته |