اتاق

غریبوار،خوشا پر به هر کرانه زدن!
________________________________
یکبار صاحب‌اتاق،این اتاقک بیچاره را در ۸۵۸روزگی خراب کرد.بعد از چند روز دید خیلی دوستش دارد و دلش تنگ شده،دوباره راهش انداخت.حالا هم هیچ بعید نیست روزی دوباره خرابش کند.به هر حال فکر کرد شاید لازم باشد مهمانان این را بدانند!

قفسه ها

من عاجز نیستم.من عجزم

دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۵۳ ق.ظ

مجمل بگویمت؛باید تکانده شوم.و این توفیر دارد با "باید بتکانم".

کار از تکاندن گذشته.باید التماس کنم تا تکانده شوم،تا تمیز شوم.و التماس میکنم،چندان عاجزانه،چندان طولانی که تا یک چهارم ابدیت طول بکشد.[و من میدانم که یک چهارم ابدیت با ابدیت فرقی ندارد!]

و تکانده شدن یعنی یبدلّ السیئاتهم الحسناتَ‌ش.می ارزد.به تا ابد التماس عاجزانه کردن می ارزد.و بیشتر،خیلی بیشتر 

  • ۹۸/۰۳/۲۰
  • | فاخته |